سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 3124
کل یادداشتها ها : 4
خبر مایه


 

"چشمان سیاه"

رنگِ سیاهِ این شبای بی رحم

ترانه ی نگاهتُ می خونه

تاآخرین شبِ سیاهِ دنیا

رنگِ چشات تو خاطرم می مونه

 

دوباره بغض این گلو شکسته

دوباره واژه ی ترانه خیسه

دوباره دستِ یخیِ سکوتم

یه شعر عاشقونه می نویسه

 

"چرا؟"

ببین آخر چی اومد بر سرِ من

چقد آسون وجودم رُ شکستی

چرا بازم نمی خواد باورم شه

که این بی رحمِ عاشق کُش تُو هستی؟

 

چرا سهمِ دلم شد خاطراتت؟

تُو که احساسِ این بغضُ شنیدی

یه روزی با نگاهت دل سپردی

یه روزم با سکوتت،دل بریدی

 

"گلایه"

گلایه رُ کم می کنم

خدافظی قشنگ تره

می رم که تنها بمونم

چاره ی آخر سفره

 

می رم که تو تنهاییام

گریه رُ آب پاشی کنم

رو دیوارای خط خطی

نگاتُ نقاشی کنم

 

"تصویر"

فراموشم نکن وقتی

نگاهت مالِ اون می شه

برو اما یادت باشه

دلِ من بی تُو خون می شه

 

برو اما بدون،خوبم

خیانت خیلی بد رنگه

بدی کردی بهم اما

بازم این دل واسه ت تنگه

 

"ستاره"

ستاره ی خسته ی من

تو آسمون غریبه بود

تو کهکشون بی کسیش

گریه امونشُ ربود

 

به عشق خورشید اومد و

اسیر شب ها شده بود

ستاره از بخت بدش

عروس یلدا شده بود

 

"مزاحم"

رفتم آخه نمی خواستم

رفتنِ تُو رُ ببینم

رفتم و نمی نویسم

جا نداری توی سینه م

 

عمری توی عاشقی هام

با سکوتِ تُو شکستم

با سکوتِ تُو که می گفت

من مزاحمِ تُو هستم

 

 


      ابیاتی...




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ